خاطره ای از مارک تواین خالق تام سایر
ولی واقعه ای در دوره ی کودکی من اتفاق افتاد که با این مسئله مغایرت داشت.این موضوع باید برای من اهمیت زیادی داشته باشد وگرنه در طی سالهایی که به کندی میگذشت،اینطور شفاف و تند و روشن و بدون سایه در حافظه ی من باقی نمیماند.در هانیبال پسربچه ی برده ای داشتیم که از یک نفر او را کرایه کرده بودیم.این پسر را که اهل ساحل شرقی مریلند بود،از خانواده و دوستانش جدا کرده و در نیمی از سراسر قاره ی امریکا کشانده و فروخته بودند.روحیه ای شاد داشت و پاک و خوش اخلاق بود و شاید پرسروصدا ترین مخلوقی به شمار میرفت که تا آن وقت خدا خلق کرده بود.در تمام مدت روز آواز میخواند، سوت میزد، زوزه میکشید، سرفه میکرد و میخندید.این حرکاتش دیوانه کننده و غیر قابل تحمل بود.بلاخره یک روز من از کوره دررفتم و با خشم پیش مادرم دویدم و گفتم: سندی یک ساعت آواز خوانده بدون این که وقفه در آوازش باشد،من طاقت تحملش را ندارم،بهتر نیست که لطفا دهان او را ببندید؟
اشک در چشمان مادرم جمع شد و لبانش به لرزه درافتاد و چیزی شبیه به این در پاسخم گفت: برده ی بیچاره!وقتی که آواز میخواند علامت این است که بدبختی خود را به یاد نمی آورد، و این امر مایه ی آسایش خاطر من است اما وقتی که خاموش است متاسفانه به فکر می افتد و من نمیتوانم این را تحمل کنم.او دیگر هرگز مادر خود را نخواهد دید، و اگر میتواند آواز بخواند، من نباید جلو او را بگیرم بلکه باید شکرگزار باشم.اگر بزرگتر بودی حرف مرا میفهمیدی،آن وقت صدای این بچه ی بیکس تو را خوشحال میکرد.
این سخنان ساده که شامل لغتهای کوچکی بود در من تاثیر کرد و سروصدای سندی دیگر برای من اسباب زحمت نبود.مادرم هرگز لغتهای قلمبه سلمبه به کار نمیبرد اما استعدادی طبیعی داشت در این که عبارات ساده و لغات کوچک را موثر و نتیجه بخش سازد.او نزدیک به 90سال زندگی کرد و تا آخر عمر در گفتار توانا بود مخصوصا وقتی پستی یا ظلمی روح او را برمی انگیخت.شخصیت او چندبار در کتابهای من خیلی آسان به کار رفته:آنجا که مثل عمه پولی در تام سایر جلوه میکند من او را با زبان مخصوصی مجهز کردم و سعی داشتم که امتیازات بیشتری برایش بیابم ولی چیز دیگری پیدا نکردم.یک بار سندی را به کار بردم،آن هم در تام سایر بود.کوشیدم او را وادار کنم که پرچین را خوب بشوید،ولی نتیجه ای نگرفتم؛به یادم نیست که در این کتاب او را به چه نامی خواندم».
("نویسنده ای از امریکا:تواین به قلم تواین":مارک تواین-ترجمه ی حمید مجتهدی:روزنامه ی اطلاعات:4 اردیبهشت 1392)


مارک تواین و دوست سیاهپوستش جان لوئیس

خانم "جان مارشال کلمنس" مادر مارک تواین

تام سایر و عمه پولی شخصیتهای کتاب "ماجراهای تام سایر" از تواین در یک فیلم قدیمی مقتبس از کتاب

کتاب ماجراهای هاکلبری فین از تواین که داستان دوستی یک پسر نوجوان سفیدپوست با یک برده ی فراری سیاهپوست است.