پازوزو یا جن عاشق (با جن داخل فیلم جن گیر آشنا شوید)
"پازوزو" شیطانی بین النهرینی است که از طریق فیلم جن گیر معروف شده است.در این فیلم،میبینیم که این شیطان در مغربزمین در جسم دخترکی حلول و او را روانرنجور میکند.در سال 2008 مجسمه ای 6متری از این شیطان در mall لندن نصب شد.
به عقیده ی اهالی بین النهرین باستان، پازوزو سردسته ی گروهی از شیاطین یا lilu ها بود که در جسم انسانها حلول و آنها را اذیت میکردند.اصطلاح فارسی "شیطون رفته توی جلدش" از این اعتقاد ناشی میشود.واژه های مجنون(عربی) ، دیوانه(فارسی) و شیدا(سریانی) به مفهوم شوریده حال جملگی به معنی جن زده (دیو زده) اند.لولو به معنی جن در فارسی از نام لیلو می آید و لیلو خود از لیل عربی به معنی تاریکی شب مشتق شده است.اهالی بین النهرین دشمنان بربر خود در کوه های ایران را "لولوبی" یعنی قوم لولو میخواندند.لیلوها عموما مذکر بودند اما دو نمونه ی ماده از آنها به نامهای lilitu و ardat-lili شناسایی شده اند.لیلیتو ظاهرا همان لیلیت در کتاب اشعیا در عهد عتیق، و نیز اللات الهه ی عرب جاهلی است.لیلیتو و اردات لیلی در راس ephata ها یا جنهای ماده در معتقدات آرامی قرار دارند.نام این گروه از ریشه ی آفت است و بعدا در عربی به عفریته تبدیل شده است.آنها شبها به خواب مردان می آیند و سبب رویاهای جنسی میشوند و از این طریق از آنها فرزندان عفریت به دنیا می آورند.اهالی بین النهرین آب را که عنصر خدای محبوب "ائا" و نماد پاکی بود برای دورکردن شیطان حلول کرده در انسانها مفید میدانستند (منشا احتمالی غسل جنابت) و برای تف هم همین کاربرد را قائل بودند.تف انداختن به روی دشمن یادگار آن دوران برای عصر امروز است.
البته پازوزو و افرادش کاملا شر نبودند. آنهارا باید بیشتر demon دانست و نه evil . به این معنی که پازوزو و جنهایش فقط افراد گناهکار را مجازات میکردند و نه هر کسی را.پازوزو برادر هومبابا نگهبان جنگل سدر محسوب میشد و به خاطر قدرتش گاها از او برای مقابله با دیگر اجنه طلب یاری میشد.پرستش پازوزو تنها در الحضر (هاترا) در شمال عراق و نیز در کیش "ست" در مصر رواج داشت.مجسمه های کوچکی از او در الحضر یافت میشود ولی آن مجسمه ی بزرگی که در فیلم جنگیر میبینید قصه است.در مجسمه های پازوزو معمولا یک دست او به سمت آسمان(روحانیت) و دست دیگر به زمین (مادیت) اشاره دارد.نظر به همزمانی این پرستش با ظهور مسیحیت، پازوزو و دمونهایش به مدلهای جدیدی تکامل یافتند.به گفته ی پروفسور joshua j.mark که دمونهای مسیحی را همان افراد پازوزو میداند،بنا بر منابع مسیحی، با ظهور مسیحیت و پیدایش دوگانه ی شیطان-مسیح، دمون ها طرف شیطان را گرفتند.و این الگو در اسلام توسعه یافت.
ظاهرا افراد پازوزو همان موجوداتی هستند که بنابر اعتقادات اسلامی عاشق افراد میشوند و از این رو وارد بدن آنها میگردند و به "الجن العاشق" معروفند.قدیمی ترین اشارات به آنها در احادیثی منسوب به ابن تیمیه ظاهر شده افسانه های آنها در دوره ی زوال تمدن اسلامی تکامل و گسترش یافته است.از آنجا که ابن تیمیه از پیشوایان محبوب سلفی ها است این اعتقادات در بین سلفی ها رونق بیشتری دارد و در ایران هم معمولا سنی ها از آنها صحبت میکنند و آنها را به نام "جن عاشق" یا "عاشق جن" میخوانند.اعتقاد به این نوع اجنه از طریق مسلمانان در کشورهای غربی وارد و در زبان انگلیسی تحت عناوین jinn the lover، pedeophile ashigh ، lustful jinn ، zaani ... شناخته شده است.
جن عاشق معمولا قربانیان خود را از روی ضعف بدنی و روحی آنها انتخاب میکند و از این رو زنان و نوجوانان قربانیان عمده ی او هستند.اکیدا توصیه شده که از گریه کردن جلو درختان خودداری شود چون این جنها عمدتا در کنار درختان پاتوق دارند.برای دختران سفارش اکید شده که از داشتن حجاب نامناسب، به شیوه ی برانگیزنده صحبت کردن و آواز خواندن بخصوص در کنار درختان خودداری کنند.چون این جنها ابتدا به ساکن با فتح کردن دخترها کار خود را شروع میکنند.اما عشق واقعی آنها پسرها هستند.آنها با فتح دخترهایی که از دید افراد متعصب گناهکار و بی حیا هستند خود را برای عشاق جوان این دخترها که فاسق ها یا شوهرانشان باشند آماده میکنند.وقتی که دختر با پسری برای انجام عمل جنسی لخت میشوند،جن عاشق با دیدن کفل لخت پسر برانگیخته شده تاب تحمل از دست میدهد و دختر را ترک گفته از طریق مقعد پسر وارد بدن پسر میشود.او قربانی خود را به جامعه بدبین و حتی نسبت به خانواده اش سرد و گوشه گیر میکند و او را به ازدواج بیعلاقه مینماید تا قربانی، تنها معشوق و عامل جن باشد.ظاهرا این داستانها برای این ساخته شده تا پسران را از نزدیک شدن به دخترانی که شرع اسلام را رعایت نمیکنند دور نگه دارند.
جنهای عاشق دو نوعند:نوع اول قربانی خود را فقط برای مسائل جنسی میخواهند.آنها قربانی را وا میدارند تا با دست زدن به رانها و کفلها و آلات جنسی خود و خودارضایی ناشی از آن، جن را به ارگاسم برساند.این جن ممکن است قربانی خود را در صورت مرد بودن به پوشش و آرایش زنانه و در صورت زن بودن به پوشش مردانه، و در هر دوحالت حرکات تحریک آمیز، محکوم کند تا با برانگیختن شهوت دیگر مردمان به قربانی و در صورت امکان تجاوز آنها به او، جن مزبور به لذت جنسی برسد.
نوع دوم، قربانی را به عنوان یک مدیوم مادی برمیگزینند تا با جسم او به انواع خلافها دست یازد: از اعتیاد و مصرف شراب گرفته تا زنای با محارم و سکس با حیوانات.این نوع هم مانند نوع قبل نوجوانان و افرادی که مشکل روحی دارند را انتخاب میکند و مردان تنها، بخصوص آنهایی که به دلیل دوری از همسر خود دلتنگند میتوانند قربانی خوبی برای این نوع باشند.این جن ها که قادر به پرواز هم هستند به صورتهای حیوانی و انسانی در می آیند.در میان حیوانات بیشتر به شکل درندگانی چون شیر، ببر و گرگ در می آیند البته حیوانات غیر درنده بخصوص میمون و خوک هم جزو انتخابهای آنها هستند.فرم انسانی این جنها به مانند انسانهای معمولی با یکدیگر متفاوت است. جن عاشق به همزاد یا قرین اعتقاد دارد و سعی میکنند قربانی خود را به سکس با انسانی که ظاهری شبیه خودش دارد وادار کند.اکثر مردانی که به پسران تمایل جنسی دارند تمایلشان ناشی از این است که میزبان جنی با ظاهر پسرانه هستند.بزرگترین گرفتاری انسان با این جنها هم همین حالت نوجوانانه شان است.چون به سهولت احساساتی و به سهولت امیدوار یا خشمگین میشوند و به دلیل همین امر معشوق خود را بسیار اذیت میکنند.بخصوص اگر معشوق انسانی سعی کند مدتی به تمنیات انها توجه نکند.شرایط روحی جن در این حالت بر خلقیات قربانی انسانی تاثیر میگذارد.
اعتقاد به این نوع خرافات دستکم از یک جهت کار را برای بیان شدن مشکل از طرف مشکلداران راحت کرده است:در کشورهای عربی که صحبت کردن درباره ی مسائل جنسی هنوز تابو است، کسانی که به مسائلی شبیه آنچه در بالا آمد دچار و از خود ناراضیند هنگام مراجعه به ملا یا جن گیر با گفتن یک جمله : «من به جن عاشق دچارم» سر و ته مسئله ی خود راهم می آورند.ملا یا جنگیر در این مواقع مراجعه کننده را به رقیه ها و طلسمهای بخصوص و تلاوت آیاتی از قرآن ارجاع میدهد.البته ملاها معتقدند بهترین راه برای خلاصی انسان از جن عاشق این است که برای مدتی از شرارتهایی که جن ارتکاب بدانها را به او تلقین میکند اجتناب و در مقابل تلقینها مقاومت کند تا جن خودش دلسرد شود و برود.
اخیرا یکی از دوستانم بیان کرد که داییش که متولد روستای درگاه در نزدیکی آستانه ی اشرفیه است یکی از پلکهایش ناخودآگاه تکان میخورد.دوستم از اعضای خانواده درباره ی چرایی این مسئله پرسیده و آنها گفته اند که او "سر بلوغ" برای چیدن گردو به کنار درخت گردو رفته و ظاهرا در آنجا جن او را گرفته است.البته دوستم چیزی درباره ی جن عاشق نشنیده بوده ولی خود احتمال میدهد ممکن است بازمانده ی اعتقاد بدان در چنین داستانهایی از نسل قدیم گیلانی باقی مانده باشد بدون این که کسی اسم آن را به خاطر بیاورد.
برخی از منابع:
1-Gianluca Turconi:Demoni, esorcismi e fantasmi nella cultura babilonese, assira e semitica:https://www.letturefantastiche.com
2-ancient history encyclopedia:pazuzu:joshua j.mark
3-ruqyainlondon.com:jinn-ashiq

مجسمه ی پازوزو در پوستر فیلم جنگیر


نصب مجسمه ی پازوزو در لندن

پازوزو در کارتون سیمپسونها

فاون (جن) و پسر بر روی تبلیغ یک کارت پستال غربی در سایتwww.etsy.com

شاید این مطلب هم برای شما جالب باشد:
دنیای اسلام در سه گانه ی "هابیت"
موسیقی و شیاطین: دشمنی روحانیت با موسیقی بر سر چیست؟